PDF رمان ستاره چشمک زن pdf از شیوا اسفندی
PDF رمان ستاره چشمک زن
دانلود رمان ستاره چشمک زن pdf از شیوا اسفندی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
خوب دوستان این کارمم واقعیه… اما… اما خوب اتفاقات تو کشور خودمون نبوده… ولی من تو خود ایران عملیش کردم… البته با کمی تغییر… اصل، دختر و پسر قصمه که ایرانی بودن… تو این رمانمم مثل بقیه هم میشه خندید هم گریه کرد… این نوشتمم مثل همه رمانام کل کل توش پیدا میشه اما لج و لجبازیش بیشتره…
خلاصه رمان ستاره چشمک زن
چقدر دلم برای خونه تنگ شده… هر چند مثل قدیم نیست… از 1 سال پیش که بابا فوت کرد خونه بی روح شده… اشکال نداره امیدوارم با نقشه من خونه صفا و صمیمیت قدیم و به خودش بگیره… پول کارگرا رو حساب کردم و رفتن… بعد از 6 ماه که سهیل رفت من کل وسائل خونه رو فروختم به جز چند تا دکوری به یادگار از مامان که حالت عتیق داشت… خلاصه کارگر گرفتم قسمتایی از خونه کوبیده شد دوباره ساخته شد…
۵ ۶ میلیونی هم از سهیل گرفتم که گفتم اومدی میفهمی برای چی میخوام… حالا دیگه همه چی عالی شده.. سهیل بیاد براش آستین بالا بزنم تا به انتخاب عروسمون اینجا رو مبله کنیم… نگاه کن چه جوری حرف میزنما خوبه تازه ۲۷ سالمه از سهیلم توشولو ترم… می خوام براش آستین بزنم… آره خوب مگه چیه؟ چون همیشه اونجا و خرجی ندارم خیلی راحت می تونم پول جمع کنم… واسه همین دارم برای سهیل پول جمع می کنم که هم 5 میلیونی که بهم
قرض داد بدم هم یه پولی برای جهیزیه جمع کنم… تا نوبت منم خدا بزگه… تازه ۲۷ سالمه عجله که ندارم… رفتم تو خونه و به پارکتای طوسی نفره ای نگاهی انداختم و نشستم روشون… دیگه موکت خسته کننده بود پارکت بهتره… این دو روز که اینجام برم یه در بخرم و در حیاط و عوض کنم… کل خونه عوض شده به تموم شیشه ها حفاظ زدم اما در حیاط هم قدیمی شده هم امن نیست… رفتم داخل… کسی تو حیات نبود…
تعداد مشاهده: 17 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 194
حجم فایل:2,336 کیلوبایت