خلاصه ای از کتاب معمای فراوانی: رونق های نفتی و دولتهای نفتی
کارل در ریشهیابی این مسئله، دولتهای نفتی را کشورهای نفتخیزی تلقی میکند که نهادهای ضعیف و بخش عمومی ناکارآمد دارند. او مدعی است اینکه وابستگی به نفت چه نتایج و پیامدهایی برای یک کشور به بار میآورد، وابستگی شدید به نوع نهادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از پیش موجود دارد. نهادها طبق تعریف داگلاس نورث، قوانین بازی در جامعه هستند؛ قیودی هستند وضع شده از جانب بشر که روابط و تعاملات متقابل انسانها با یکدیگر را شکل میدهند. در نتیجه نهادها انگیزههای نهفته در مبادلات بشری را ساختارمند میکنند و عملکرد بلندمدت اقتصادها را به نحوی بنیادین تعریف میکنند.
اما هسته اصلی معمای فراوانی این است که دولتهای نفتی که تولید نفت، سهم بالایی در تولید و صادراتشان دارد، به توزیع سیاسی رانت نفت وابسته هستند. ورود نفت در ساختار نهادی ضعیف و رانتی، به نحو خارج از قاعدهای به کسانی که میتوانند بدون زحمت و تلاش از موقعیت سوءاستفاده کنند، پاداش میدهد و کسانی را که در فعالیتهای کم سود اما مولدتر اشتغال دارند، تنبیه میکند.
در جمعبندی این کتاب میتوان گفت کالاها به خودی خود نیروهای سازنده یا مخرب نیستند و قدرت توضیح دهندگی اصلی را فقط نمیتوان به ویژگیهای خاص آنها نسبت داد. هیچ کالایی به خودی خود نقش مثبت یا منفی در توسعه ندارد و تاثیر نهایی آن بستگی به این دارد که چگونه آن کالا با نهادهای از پیش موجود تعامل پیدا کند تا نهادهای جدیدی به وجود آورد. به عبارتی تفاوتها در چارچوب نهادیِ موجود است که کالاها درون آن جای میگیرند. از اینرو نتایج ناموفق و شگفتآور دولتهای صادرکننده نفت را جدای از توسعه نهادی آنها نمیتوان کاملاً درک کرد.
تعداد مشاهده: 23 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 13
حجم فایل:0 کیلوبایت