کتاب ماشین عروس

دسته بندي : 🔺سایر » 🔺پروژه های آموزشی

رمان ماشین عروس داستان عاشقانه‌ای به قلم زهرا رحمانی است.
در بخشی از کتاب رمان ماشین عروس می‌خوانیم:
عماد می خواست حرف بزنه که دستم بلند کردم . مجبور شد سکوت کنه .
– ولی این رو بدون که توی این دنیا تا پول نداشته باشی حتی کسی باهات دوست ساده هم نمیشه . دیگه چه برسه باهات ازدواج کنه .
هیچی نگفتم یه جورایی داشت حقیقت می گفت که دلش می خواهد با کسی که هیچی نداره ازدواج کنه . من باید چشم و گوشم بیشتر باز می کردم .
– زنگ زدم بگم خیلی حواست به آدم های اطرافت باشه .

گوشی رو خاموش کردم روی داشبورد انداختم . عصبی دست توی موهام کشیدم . با صدای گرفته گفتم : ” عماد بیا برگردیم . دیگه نمی خوام واسه یه ثانیه هم شده اینجا بمونم ” . اونم سر تکون داد . همون راهی که
اومدیم دور زدیم سنت عسلویه برگشتیم .

تا رسیدن به اونجا من چشم هام بستم تا اتفاقات تلخ این دو ماه رو فراموش کنم . ولی هرچه بیشتر فکر می کردم بیشتر به حماقت خودم خندم می گرفت .

– می دونم بیداری . میگم اگه اون آقا راست گفته باشه چیکار کنیم . دوباره باید برگردیم سرکار اولی . دوباره توی خیابون ها دنبال کار بگردیم .

شونه ای بالا انداختم گفتم : ” نمی دونم . ولی گفت ممکنه این کارو نکنه ” . دیگه چیزی نگفتیم . وقتی رسیدیم آقای مجد بهمون زنگ زد به ساختمون اداری رفتیم . روی صندلی نشستیم که با لبخند نگاهی به ما دوتا
کرد و شروع به حرف زدن کرد :

” همین دیشب آقای فرهادی به من زنگ زد که درسته خودش شما رو معرفی کرده ولی آدم های خوبی نیستید ” . من و عماد نگاهی به هم انداختیم که ادامه داد : من ولی آدم های خودم رو خوب می شناسم .

توی این مدتی که اینجا کار کردید متوجه شدم که چه پسرهای خوب و سر به راهی هستید . سرم بالا گرفتم . بهش نگاه کردم که سرش تکون داد گفت :

دسته بندی: 🔺سایر » 🔺پروژه های آموزشی

تعداد مشاهده: 2230 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.pdf

فرمت فایل اصلی: pdf

تعداد صفحات: 125

حجم فایل:913 کیلوبایت

 قیمت: 65,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
برچسب ها: کتاب ماشین عروس