کتاب آن زن بی آنکه بخواهد گفت خداحافظ

دسته بندي : 🔺سایر » 🔺پروژه های آموزشی

نمایه :
آن زن بی‌آنکه بخواهد گفت خداحافظ ‌‌
نتیجه نهایی زندگی آن زن ۹
لنگه کفشی در خیابان ۱۵
ارتباط! ۱۹روح آن زن در پاکت پلاستیک ۲۹

ساعت ۳۹
دکتر آی کلاه دار و لوبیای سحرآمیز ۴۵
« من »۵۵
یادداشت های دلتنگانه بهاری ۶۱
یادداشت های دلتنگانه تابستانی ۶۷
یادداشت های دلتنگانه پاییزی ۷۱

یادداشت های دلتنگانه زمستانی و یک یادداشت شادمانه ۷۷
یک حلقه از زنجیر بلند خاطره ۸۳
یک داستان نه چندان کوتاه ۸۹
دختری بنام بی‌بی بوتول دزفولی ‌‌

در جست وجوی آزادی ۹۳
بی بی بوتول افتاد توی آب ۹۵
بی بی بوتول، و توئیگی استخوانی ۹۹
بی بی بوتول و حکمت بشقاب پهن ۱۰۵

بی بی بوتول، علیرضا، تونی کرتیس و جنگهای شش روزه اعراب و اسراییل ۱۰۹
بی بی بوتول و چنجک خلایی ۱۲۵
فاطمه خدایی ۱۳۵
عزیه بیبی بوتول ۱۴۱

بی بی بوتول و هیث کلیف ۱۴۵
پاهای شاق شاقو و گندیک های دراز بی بی بوتول ۱۵۱
بی بی بوتول و سپور محله ۱۵

در داستان دکتر‌ آی‌کلاه‌دار آمده :
قبل از آنکه به مغولستان بروم، در یک مهمانی »محمد« را دیدم با همسر جوانش »شب بو«. شب بو آرام بود. ساکت بود. قدش کوتاه بود. موهایش سیاه و درخشان…

و می دانم که شبها »به خصوص« بسیار خوشبو بود… و محمد مثل یک قورباغه نه چندان چاق وخپل، اما عضلانی کنارش ایستاده بود و مرتب کلاه لبه دارش را پایین و بالا می کشید و دست هایش را توی جیب شلوار لی اش فرو می برد.

محمد پنج سال از من کوچکتر است و بچه هایش حدوداً هم سن شب بو هستند. پسرش یکسال از شب بو بزرگتر است و دخترش یکسال از شب بو کوچکتر…

توجه:

دسته بندی: 🔺سایر » 🔺پروژه های آموزشی

تعداد مشاهده: 2080 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.pdf

فرمت فایل اصلی: pdf

تعداد صفحات: 172

حجم فایل:1,136 کیلوبایت

 قیمت: 65,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل